اختلال یادگیری دانش آموزان

  اختلال یادگیری دانش آموزان

اختلال یادگیری دانش آموزان

از عوامل بی شماری که ممکن است موجب بروز مشکلات درسی در مدرسه شود، اختلال‌های یادگیری است که البته پیچیدگی‌های خاص خود را نیز دارد. در واقع، آن‌ها چیزی بیش از مشکلات تحصیلی هستند.
وقتی می‌گوییم فرد اختلال یادگیری دارد، یعنی در مقایسه با فردی که از نظر هوشی با او هم‌تراز است، در موضوعی ضعیف‌تر است. بررسی‌های انجام شده حاکی از آن است که برخی از دانش‌آموزان به رغم اینکه ظاهری طبیعی دارند، رشد
جسمی آنان حاکی از بهنجار بودنشان است و هوششان عادی است، اما هنگامی که به مدرسه می‌روند در جریان یادگیری دچار مشکلات جدیدی می‌شوند و خود را متفاوت از دیگران می‌یابند.
تفاوت اختلالات یادگیری با عقب ماندگی در چیست؟
اختلال یادگیری با عقب‌ماندگی تفاوت دارد. بسیاری از این کودکان، فقط در فراگیری یک درس خاص ناتوان هستند؛ در حالی که کودک عقب مانده در همه موارد عقب‌تر از سن خودش است. کودک مبتلا به اختلال یادگیری با وجود توانایی ذهنی
کافی در چگونگی استفاده از حواس پنج‌گانه و عکس‌العمل‌های عاطفی در زمینه فهمیدن، تجزیه تحلیل کردن و بیان، نقایص خاصی دارد. نکته مهم این است که این نقص در کودکان، محدود و فقط در یکی دو حوزه است و شامل همه
عملکردهای آن‌ها نمی‌شود.
انواع اختلالات یادگیری
اختلالات یادگیری، با توجه به مهارت‌ها، گروه بندی می‌شوند؛ یعنی برای هر نوع مهارت اصلی، یک نوع اختلال یادگیری وجود دارد.
۱- اختلال خواندن: (اشکال در پردازش صداها، وارونه خوانی و …)
در این اختلال، پیشرفت خواندن نسبت به سن و هوش، نارسایی و نقص شدید دارد. این دانش‌آموزان به علت مشکلی که در خواندن دارند، نمی‌توانند کتاب‌های درس علوم، ریاضی و امثال آن را بخوانند و بنابراین در آن درس‌ها نیز با مشکلاتی
روبرو می‌شوند. در واقع، آن‌ها در فهم کلمات، جملات یا پاراگراف‌ها مشکل دارند. جابجاسازی و معکوس کردن حروف، مثال‌های زنده‌ای از این اشکال هستند. بیش از ۸۰ درصد دانش آموزان دچار اختلال یادگیری، مشکلاتی را در خواندن از خود
نشان می‌دهند.
متأسفانه به بسیاری از دانش آموزان دارای اختلال یادگیری، برچسب کم ذهن، عقب مانده و امثال آن زده می‌شود، که هیچ کدام صحیح نیستند و با قاطعیت می‌توان گفت كه اگر این مشکلات، به موقع و به جا تشخیص داده شوند، قابل درمان
است.
۲- اختلال ریاضیات (مشکل و ضعف در محاسبه ذهنی عملیات حسابی)
این اختلال، ناشی از بی معنا بودن ارقام و اعداد یا ناتوانی در انجام اعمال ریاضی است. این کودکان، مهارت‌های محاسبه‌ای ضعیفی دارند و چپ و راست را قاطی می‌کنند. آن‌ها در حل مسئله‌های حساب یا درک مفاهیم ریاضی مشکل دارند.
۳- اختلال بیان نوشتاری و دیکته نویسی (مشکل در برگرداندن اطلاعات از وضعیت شنیداری – شفاهی به وضعیت دیداری – نوشتاری)
یکی از علامت‌های مهم اختلال املا، عدم مهارت و انواع کاستی‌های مهارتی در نوشتن است. به گونه‌ای که فرد، نوشتن در یک فضای مشخص را مشکل می‌یابد. برخی علائمی که به تشخیص اختلال املا کمک می‌کنند عبارتند از: خوانا نبودن
نوشته‌ها، اندازه غیرطبیعی آن‌ها، مشکل در هجی کردن کلمات، وارونه بودن کلمات، حذف کلمات، گرفتن حالت‌های عجیب دست یا کاغذ در هنگام نوشتن.
سن شروع، میزان شیوع و تفاوت بین دوجنس
آمار دانش آموزانی که اختلال یادگیری به معنای خاص دارند، بین ۴ تا ۱۲ درصد گزارش شده است که نسبت پسران به دختران، ۲ به ۱ تا ۴ به ۱ است. بی تردید شمار افرادی که دچار برخی مشکلات یادگیری هستند به مراتب بیش از این
است؛ اما تخمین شیوع این اختلالات یکسان نیست و در دامنه ۱ تا ۳۰ درصد پژوهش‌های مختلف گزارش شده است. در ایران نیز میزان ابتلا به اختلال خواندن، ۱۱ درصد برآورد شده است. در بیشتر موارد، شروع اختلال در فاصله زمانی پیش از
دبستان تا کلاس دوم مشخص می‌شود.
شروع پیش از کلاس اول، معمولاً نشانگر نوعی تأخیر رشدی در زبان، تأخیر در یادگیری مفاهیم جدید در خانه یا تأخیر در عملکرد، در مقایسه با همسالان پیش دبستانی و مهد کودکی است. شروع در اوایل ورود به مدرسه، معمولاً به شکل
نمره‌های پایین، یادگیری ضعیف و اشکال در انجام تکالیف مدرسه مشخص می‌شود. با این وصف، تشخیص اختلال یادگیری در سال‌های قبل از ورود به مدرسه، بسیار کار دشواری است. معمولاً مشکلات یادگیری، با درمان بهبود می‌یابند و در
برخی موارد، مشکل با شدتی کمتر تا بزرگ‌سالی ادامه می‌یابد.
 آسیب‌های جسمانی و روانی مبتلایان
اختلال یادگیری در اندام ظاهری کودک آشکار نیست. کودک مبتلا به این وضع می‌تواند دارای بدنی قدرتمند، چشمانی قوی، گوش‌های تیز و هوش بهنجار باشد؛ در عین حال، چنین کودکی در عملکرد، ناتوان است. نارسایی او به همان اندازه
واقعی است که ناتوانی پای فلج. معمولاً والدین تا پیش از مدرسه رفتن این کودکان، با علائمی مانند دیر صحبت کردن، تا اندازه‌ای دست و پا چلفتی بودن و زیاد شلوغ کردن آن‌ها، متوجه این اشکال خواهند شد. اما مشکل واقعی از زمانی
شروع می‌شود که کودک به کلاس اول می‌رود و سعی می‌کند خواندن و نوشتن بیاموزد.
چنین کودکی به دلیل داشتن هوش طبیعی، وقتی وظایف درسی را مشکل می‌یابد و پیشرفت‌های هم‌کلاسان خود را می‌بیند، احساس پریشانی و سردرگمی می‌کند. دانش آموزان مبتلا به این اختلالات، که در ترکیب با کلاس عادی درس
می‌خوانند، بیشتر از همسالان سالم خود، طرد و منزوی می‌شوند.
بنابر این، این کودکان از میزان خطر بالاتری برای داشتن مشکلات هیجانی و رفتاری برخوردارند. مشکلات درون فردی و بین فردی مانند انزوا، افسردگی، خودکشی و بزهکاری در میان این کودکان متداول است. این مشکلات، موجب تشدید
مسائلی خواهند شد که به وسیله اختلال یادگیری به وجود آمده و ممکن است به پیامدهای منفی جدی در بزرگ‌سالی بینجامند.
در واقع، مشکلات آن‌ها تنها به افت تحصیلی و اتلاف بودجه پایان نمی‌پذیرد، بلکه به سرزنش و تحقیر دانش آموزان، تشکیل خودپنداره ضعیف و کاهش عزت نفس آنان می‌انجامد و سلامت روانشان را به مخاطره می‌اندازد. این مشکلات از دانش
آموزان و مدرسه به خانه و خانواده راه می‌گشاید و اضطراب و ناخشنودی به بار می‌آورد. در نتیجه، اختلالات یادگیری می‌تواند آسیب سختی را به بهداشت روانی جامعه وارد کند.
علل اختلالات یادگیری
ثابت شده است علل بروز ناتوانی‌های یادگیری، نسبتاً مبهم است؛ اما به طور کلی می‌توان در ارتباط با علت این اختلال‌ها به عوامل فراوانی اشاره کرد، که البته شامل عوامل زیستی، ژنتیکی، روانی، محیطی و اجتماعی است. شواهد
ژنتیکی نشان می‌دهد اختلالات یادگیری در برخی خانواده‌ها بیش از دیگران است. از نظر فیزیولوژیکی، بسیاری از متخصصان بر این باورند كه علل اساسی و عمده اختلالات یادگیری، ناشی از آسیب‌دیدگی مغزی شدید یا جزئی و صدمه وارده به
دستگاه عصبی مرکزی است.
اختلال یادگیری با عقب‌ماندگی تفاوت دارد. بسیاری از این کودکان، فقط در فراگیری یک درس خاص، ناتوان هستند.
عوامل بیوشیمیایی اختلال‌های متابولیکی گوناگون نیز در حکم عواملی هستند که موجب اختلال‌های یادگیری می‌شوند؛ مثل هایپوگلیسمی، کم کاری تیروئید و غیره. ممکن است کودکان مبتلا به این اختلالات، در عملکردهای روانی پایه مانند
ادراک، به یادآوری و شکل دادن به مفاهیم، با مشکلاتی روبه‌رو باشند. گاهی تدریس ناکافی و ناصحیح یا طرح و برنامه‌ریزی آموزشی ضعیف، موجب بسیاری از این اختلالات می‌شود. گاهی نیز انتظارات معلمان از کودکان (توقعات فوق‌العاده بالا
یا فوق‌العاده پایین) در نحوه تدریس آنان اثر می‌گذارد.

نظرات کاربران پیرامون این مطلب

انصراف از پاسخ به کاربر